شمد حاجی به وصیت پدر خوب عمل کرد

شمد حاجی به وصیت پدر خوب عمل کرد

میزان و ترازو را همیشه به نفع مشتری سنگین‌ کرد

‌وقتی صفحات تاریخ سیبه باستان و منطقه تاریخی کوخرد را مرور می‌کنیم و ورق می‌زنیم در کنار سرگذشت ها، ابنیه و تاریخ باستانی آن ، به چهره‌ها و اشخاص درخشانی که در طول عمر باستانی و تاریخی سیبه قدیم و کوخرد جدید همانند سایر اقوام و ملل باستانی که در گذشته حضور داشته‌اند و در حال حاضر نیز حضور دارند بر می‌خوریم . از چهره‌ های شاخص و معتبر نه چندان گذشته کوخرد که همانند الگویی بر تارک صفحه تاریخ کوخرد می‌درخشد،شیخ محمد حاجی شیخ مصطفی شیخ یوسف کوخردی(معروف به شمد حاجی) می‌باشد.

‌شاید تا به حال کمتر در مورد ایشان و این شخصیت در قالب نوشتار پرداخته شده باشد و بیشتر آنچه را به یاد می‌آوریم، یاد،خاطره و نقل قول‌ های معتبر و زیادی از ایشان باشد که در دل تک تک اهالی کوخرد، مردم شهرستان بستک و فراتر از منطقه که با ایشان آشنایی و ارتباط مستقیم داشته‌اند وجود دارد چرا که ایشان به فضل خداوند در دل مردم کوخرد شهرستان بستک و فراتر از آن جای داشته‌اند.

‌شیخ محمد حاجی شیخ مصطفی شیخ یوسف کوخردی(معروف به شمد حاجی)متولد ۱۳۱۲/۷/۱ ه.ش که پسوند حاجی را در کنار اسم خود از پدر گرامیشان حاجی شیخ مصطفی عالم کوخردی معروف به(شیخ مصطفی عالم)به ارث برده بودند متولد کوخرد بودند.

‌شیخ مصطفی عالم پدر بزرگوارشان به دلیل علاقه زیاد به تحصیل علوم دینی سال‌های متمادی از عمرشان را در کنار کار تجاری در کشورهای حوزه خلیج فارس وقف تحصیلات دینی نموده و به دلیل علاقه زیاد به مطالعه کتب دینی کتاب‌های زیادی را در آن زمان داشته‌اند که بعد از آموزش مبانی آن به اهالی در اواخر عمر قسمت‌ های زیادی از آن را وقف کتابخانه حاجی شیخ محمد نور شیخ بزرگ روستای لاور شیخ نموده و قسمت‌هایی از آن را به اشخاصی در روستا هدیه داده و قسمتی از آن را برای اهل منزل باقی می‌گذارند.

‌شیخ محمد حاجی(معروف به شمد حاجی)در ابتدای جوانی همانند پدرشان راهی کار تجارت در شهر دمام عربستان سعودی می‌شوند،پدرشان حاجی شیخ مصطفی به دلیل علاقه زیاد به علوم دینی به ایشان پیشنهاد می‌کنند که با تأمین هزینه از جانب پدرشان به تحصیل علوم دینی پرداخته و وارد دانشگاه الازهر مصر شوند اما ایشان راه تجارت را انتخاب می‌کنند      .

شیخ محمد حاجی بعد از مدتی کار تجاری در شهر دمام عربستان سعودی به دلیل علاقه زیاد که به وطن و زادگاه خود کوخرد داشته‌اند شهر خارج را رها و به زادگاه خود کوخرد باز می‌گردند.

‌مدتی را در کوخرد به شغل کارگری و حسابداری مغازه در نزد حاج عقیل کوخردی می‌گذرانند و بعد از آن تصمیم می‌گیرند که خود مغازه‌ای مستقل داشته باشند. ایشان دارای سواد مکتبی بوده و از خط خوش و زیبایی بهره‌مند بوده‌اند که مدتی را نیز در قبال بهایی اندک،شغل نامه‌نگاری برای اهالی برای خارج از کشور را داشته‌اند.

‌ایشان در کوخرد دو بار ازدواج نموده که هر دو بار به طلاق منجر شده و از همسر دوم خود دختری داشته‌اند که به رحمت خدا رفته‌اند. ایشان برای بار سوم در روستای کوردان با بی‌بی فاطمه عثمانیان و از خویشاوندان خود ازدواج نموده که از ایشان پنج دختر و سه پسر داشته‌اند،یکی از فرزندان پسر به نام خالد در خردسالی فوت نموده و فرزند پسر بزرگ ایشان به نام مصطفی در جوانی فوت می‌کنند .

‌ایشان برای مشورت و نظرخواهی در مورد ایجاد مغازه مستقل در کوخرد راهی روستای لاور شیخ شده و به محضر حاجی شیخ محمد نور شیخ بزرگ لاور شرفیاب می‌شوند،شیخ محمد نور شیخ بزرگ لاور که مرجع عموم مردم بوده‌اند در آن زمان به ایشان توصیه می‌کنند که مغازه را برای خودت راه‌اندازی کن به شرطی که درب مجلست برای مهمان پذیری در کنار مغازه همیشه برای مردم باز باشد،ایشان همچنین در آن زمان مبلغ ۲۰ تومان  را جهت سرمایه به ایشان اهدا نموده و برای ایشان دعای خیر و برکت می‌فرمایند.

‌شیخ محمد حاجی(شمد حاجی)به توصیه ایشان عمل نموده و کار و کاسبی مغازه را ابتدا در درگاه قسمت جنوبی از منزلش در محیطی کوچک مشرف به کوچه راه‌اندازی می‌کنند،قبل از شروع به کار پدر بزرگوارشان حاجی شیخ مصطفی به ایشان توصیه می‌کنند که اجناس مغازه را به یک دهم قیمت خرید یعنی با سود کم به فروش برسانند و میزان و ترازو را همیشه به نفع مشتری سنگین‌تر بگیرند،ایشان به توصیه پدرشان نیز عمل می‌کنند . ‌

به نحو عجیبی کار و کاسبی ایشان می‌گیرد و پر رونق می‌شود به گونه‌ای که از اطراف و اکناف شهرستان بستک و خارج از شهرستان از مناطق لار و بندرلنگه سیل ورود اجناس به مغازه ایشان سرازیر می‌شود و جمله اهالی کوخرد و فراتر از مشرق و مغرب کوخرد از راه دور مشتریان زیادی که در آن زمان با الاغ می‌آمدند جهت خرید اجناس و مایحتاج خود به مغازه ایشان مراجعه می‌کنند،ایشان بنابر توصیه شیخ بزرگ لاور درب مجلس مهمان پذیری را به روی مهمانان باز نگه می‌دارد به گونه‌ای که روزانه بین چهل تا پنجاه نفر را مهمان پذیری نموده و به ایشان آب و غذا می‌دهد و حتی برای الاغ هايشان نیز چند آخور برای کاه و یونجه درست نموده و به الاغ هايشان هم کاه و یونجه می‌دهد.

‌به تدریج مغازه و انبار های بزرگش را به قسمت‌های دیگر از منزل خود به صورت جداگانه توسعه داده و در نهایت در قسمت شمالی منزل خود در کنار جاده اصلی کوخرد منتهی به شهرستان بندرلنگه و شهرستان بستک مغازه جدیدی را احداث می‌کنند(که در حال حاضر نیز وجود دارد) و روند مهمان پذیری خود را تا آخرين لحظه از عمر و حیات خود حفظ می‌کنند.

‌ایشان دارای اخلاقی بزرگ،انصاف و سعه صدر بوده،طبع لطیفی داشته و دارای رحم و شفقتی بسیار بوده است.

‌اجناس مغازه را با کمترین میزان سود و گاه وقتی در زمان نیاز و احتیاج مردم بدون سود و رایگان در اختیار مردم قرار می‌داده است ‌و سبب‌ ساز کمک به خانواده‌های زیادی در دادن مهلت در پرداخت بدهی اجناس با سود کم و سبب‌ ساز کمک به ازدواج جوانان بسیاری با در اختیار قرار دادن اجناس و مایحتاج عروسی با سود کم و دادن مهلت در باز پرداخت به ایشان و سبب‌ ساز کمک و راه‌اندازی مشاغل و کسب و کارهای اشخاص زیادی با در اختیار قرار دادن پول و اجناس با سود کم به عنوان سرمایه و دادن مهلت در باز پرداخت به ایشان شده است  ‌و در آخر عمر توصیه می‌کنند هر چه بدهکاری از مردم در دفتر وجود دارد همه را خط بزنید چرا که همه را بخشیده‌ام.

‌سرانجام این بزرگمرد در تاریخ ۱۳۹۵/۴/۱۹ در سن ۸۳ سالگی به سبب‌ عارضه قلبی در بیمارستان فارابی بستک چشم از جهان فرو می‌بندند.

‌در حالی که تمامی مردم از ایشان رضایت داشته و گروه زیادی از مردم در تشییع جنازه ایشان شرکت داشته و در دو جماعت مقدم و مؤخر بر ایشان نماز خوانده و برای ایشان دعای مغفرت می‌نمایند

‌ذکر خیرشان هنوز پابرجاست